الان که دارم این نوشته رو مینویسم تو فرودگاه نیوآرک (در نیوجرزی) منتظر هستم. ولی منتظر چی؟!
داشتیم از خونهی محمدحسین میرفتیم بیرون که برسوندم ایستگاه قطار که موبایلم زنگ زد. یه آقایی گفتش که پروازت کنسل شده و دو تا راه داری. راه اول اینکه بری فرودگاه فلان (یه اسمی میگفت) و از اونجا بری، من هم که دیدم چیزی از فرودگاه نمیدونم گوشی رو دادم به محمدحسین. فرودگاهی که میگفت یه فرودگاه تو نیویورک بود ولی نمیدونستیم چطوری راحته که خودم رو به اونجا برسونم. اون پرواز ساعت نه شب بود. وقتی خواستیم راه دوم را بپرسیم یارو میگفت صداتونو نمیشنوم. خلاصه بعد از چند ثانیه هم قطع شد. فقط گفتش که به اربیتز (شرکت واسطهای که بلیط رو فروختهبود) زنگ بزنین. به اربیتز که زنگ زدیم یارو چیزی نمیدونست و گفت که از اونجا نمیتونه کاری کنه و من باید برم فرودگاه اگه میخوام تغییری بدم. خلاصه این شد که با این معطلی تلفن تونستیم به زحمت خودمون رو به قطاری که از پرینستون میرفت فرودگاه برسونیم. البته چون وقت نشد بلیط قطار رو بخرم مجبور شدم پنج دلار جریمه بدم.
وقتی رسیدم فرودگاه رفتم تو یه صف طولانی که مخصوص آدمهایی بود که پروازشون کنسل شده. سرتون رو درد نیارم، الان منتظر نشستم که بهم بگن این کارت پروازی که داری چه ساعتی پرواز میکنه! کاش میشد برم آرژانتین یه سیر و سفر سوار شم و یاعلی!
تازه من کلی خوششانس بودم (البته الان اینجور خیال میکنم). آخه یه خانومی بود که بهش گفتهبودن پروازش کنسل شده و فردا شده و هیچ جایی برای خواب بهش نمیدادن! (با دو تا بچه). اینجا ظاهراً قانون اینجوریه که اگه علت کنسلی پرواز هوای بد باشه، شرکت هواپیمایی مجبور نیست خسارتی بده!
ولی یه خوششانسی آوردم (اینو دیگه مطمئنم). چون وقتی میخواستم از قسمت بازرسی رد شم، مأموره نفهمید که این پاسپورت ایرانه و برای همین مجبور نشدم از قسمت بازرسی ویژه رد شم! امیدوارم که بتونم به زودی کارت ایالتی رو بگیرم و از این دردسر هم راحت شم.