دیروز کلاس گراف داشتیم. معلمش همونی بود که گفتهبودم یهودیه و از هولوکاست فرار کرده و ...
طرف مجارستانیه و تو فیلد خودش کارش درست بوده. الان دیگه به نظرم کمی پیره. اول کلاس یه برگه داد به هر کسی که توش اسمش رو بنویسه و بنویسه که جبرخطی پاس کرده یا نه. اولین کسی که برگه رو بهش داد من بودم.
تا برگه رو دید گفت:
Egon: Amin! You must be the guy from Tehran?
Me: Yeah.
Egon: Dose Sayed mean Sir in Farsi?
Me: Yes, not exactly but something like that.
Egon: I’ve been to Tehran Amin.
Me: Really?
Egon: Yes, but before Ayatullahs.
اصطلاح جالبی بود!
بگذریم از این که کلاسش فوقالعاده کسل کننده بود و خیلی آروم آروم درس میداد و من همشو بلد بودم. ولی خیلی آدم مهربونی بود. با بقیهی شاگردای کلاس هم یکی یکی حرف زد و آخر کلاس هم به من و آندره (همرشتهایم) گفت که هر وقت تونستیم بریم دفترش سر بزنیم.