از شهر آشنایی
نانی و حرفه‌ای و نشستن به گوشه‌ای...
Tuesday, October 23, 2007
سلام و خداحافظی

یکی از نکاتی که در مورد فرهنگ آمریکایی برام جالب و از طرفی هنوز غیرقابل هضمه، جایگاه سلام و خداحافظی در بین این مردمه.

کلاً اینطوریه که وقتی همدیگه رو می‌بینند لزوماً سلام (نظیر hi, hello, goodmorning, …) اتفاق نمی‌افته. و حتی اگه بهشون سلام کنی ممکنه از جواب سلام خیلی جا بخوری (ممکنه فقط سرشو تکون بده یعنی دیدمت). و این برخورد اصلاً نشون‌دهنده‌ی چیز بدی نیست. (مثلاً در ادامه می‌بینی که خیلی خوب و گرم باهات صحبت می‌کنه.) حتی اروپایی‌هایی هم که تازه اینجا اومدن اصلاً نسبت به سلام این‌قدر بی‌اهمیت نیستن و همیشه یا خودشون اول سلام می‌کنن، یا خیلی گرم و با لبخند جواب می‌دن. آندره هم در مورد فرهنگ سلام کردن آمریکایی‌ها مثل من دچار شوک شده‌بود.

ولی از فرهنگ سلام بدتر، فرهنگ خداحافظیشونه!

تو ایران وقتی چند نفر دارن با هم صحبت می‌کنند، بعد که می‌خوان از هم جدا شن صبر می‌کنند. معمولاً مکالمه‌ای که بوی خداحافظی ازش میاد بینشون اتفاق می‌افته، بعد با هم دست می‌دن و حداقل حداقل خداحافظی رو با چند کلمه‌ای (مثل سلام برسون، خوش بگذره و ...) ادامه می‌دن. ولی اینجا یه دفه می‌بینی که طرف نیست! (کاملاً همین‌طوری که گفتم) یعنی مثلاً چهار نفر بودین یکی دو ساعت داشتین با هم صحبت می‌کردین، بعد یه دفه می‌بینی یکیشون نیست. (اصلاً نباید خیال کنی که ممکنه بیاد و ...) دوباره اروپایی‌ها و هر قوم دیگه‌ای که من اینجا دیدم از این قانون مستثنی هستن و این فرهنگ ناب آمریکاییه!

ولی خوب چیزی که از همه بیشتر برام جالب بود، اینه که مردم خیلی زود به این فرهنگ عادت می‌کنن. یعنی ایرانی‌هایی هم که اینجا هستن (البته نه به این شدت) ولی خیلی زود خداحافظی‌هاشون (و تا حد کمتری سلاماشون) رنگ آمریکایی می‌گیره. به عنوان مثال، وقتی رفته‌بودم پرینستون، یه شب با محمد محمودی و محمدحسین رفته بودیم شام بیرون. کلی گل گفتن و گل شنفتن و با ماشین محمدحسین برگشتیم. وقتی داشتیم به سمت آپارتمان محمدحسین می‌رفتیم یه دفه دیدم محمد محمودی نیست! (هنوز تازه‌وارد بودم نمی‌دونستم اوضاع از چه قراره) برا اینکه مطمئن شم از محمدحسین پرسیدم: "محمد رفت؟". اونم خیلی عادی جواب داد: "آره".

در حال حاضر، آندره خیلی خدافظی‌های بینمون رو جدی‌تر می‌گیره! مشخصه که وقتی فقط با یه کلمه‌ی see you از هم جدا می‌شیم خیلی احساس راحتی نداره (من تقریباً عادت کردم) و مثلاً چند متر که دور شدیم داد می‌زنه goodbye یا یه چیزی تو این مایه‌ها!

پانوشت: فکر کنم نیاز به گفتن نباشه که از دست دادن موقع سلام و خداحافظی هیچ وقت (به جز دفعه‌ی اول برای آشنایی، اونم شاید) خبری نیست.