هر کسی لیاقتش یه چیزه...
معنی این جمله لزوماً این نیست که یکی لیاقتش بیشتره، یکی دیگه کمتر.
هر کس خوشحالی رو تو یه چیز میبینه، دنبال یه چیزه و...
از یه حرفایی مثل: انسان بودن، اخلاق داشتن، خوب بودن، کار خوب کردن و ... حالم به هم میخوره!
یه نظریهای هست که میگه، علت اینکه وقتی آدم بدبخت میبینی ناراحت میشی اینه که در سیر تکامل، این صفت انتخاب شده، به عبارت دیگه، آدمایی که از دیدن آدم بدبخت ناراحت نمیشدن در چرخهی تکامل از بین رفتهن. شایدم میمونایی که از دیدن میمونای بدبخت ناراحت نمیشدن از بین رفتهن.
حرفام تکراریه؟
پس حواست باشه که خوشحالیت کجاست.
یه فیلمی هست به اسم The Pursuit of Happyness. یه کتابی هم هست به همین اسم که از روش فیلم رو ساختهن. سرگذشت واقعیه یه آدمیه که تو جوونی جا برا خوابیدن نداشته، ولی الان یکی از پولدارترین آدمای دنیاست. تو این فیلم، خوشحالی پولداری معنی میده.
شاید مساوی دونستن پولداری و خوشحالی برا شما احمقانه به نظر بیاد. ولی... ولی فقط میخوام بگم که... ولش کن!
آدما سه دستهن: دستهی اول اونایی که خوشحالیشون رو (خودشون به طور ناخودآگاه و تا حدی هم خودآگاه) تو چیزایی که دارن تعریف میکنن و زندگیشون یه جوریه که فقط دنبال چیزایی میدون که احتمالاً بش میرسن. اینجور آدما خیلی فکر نمیکنن به اینکه چه چیزایی ندارن. دستهی دوم برعکس، همیشه شاکیان از چیزایی که ندارن و فقط در خیالات ممکنه بهش برسن. مثلاً ممکنه به فلان شاهزاده حسودی کنن، یا در حالتهای متعادلتر از شرایط محیط اطراف گله کنن و غر بزنن. و اما دستهی سوم، فقط امیدوارم خدا بشون رحم کنه!
پانوشت: انتظار نداشته باشین که حرفی رو به طور صریح تو این نوشته، یا کلاً تو این وبلاگ بزنم. این نوشته فقط یه درد دل ساده بود، بدون اینکه بخوام... بدون اینکه بخوام... ولش کن!