از شهر آشنایی
نانی و حرفه‌ای و نشستن به گوشه‌ای...
Tuesday, May 20, 2008
گورتونو گم کنین

اه، خسته شدم از بس هی هر روز صبح که از خواب پا می‌شم هوا تاریکه و داره بارون می‌آد. این ابرای لعنتی تمومی ندارن.