از شهر آشنایی
نانی و حرفه‌ای و نشستن به گوشه‌ای...
Sunday, July 27, 2008
Leonardo


نیویورک در نگاه اول، بیشتر از هر چیز دیگه‌ای برام، محل زندگی لاک‌پشت‌های نینجا بود.

اولین بار که نیویورک رفتم، به محض ورود حس کردم که وارد محل زندگی قهرمان‌های دوران کودکیم شدم. حتی این بار هم بعضی وقتا با زل زدن به درهای فاضلاب کف خیابون‌ها، خاطرات و داستان‌هایی رو که اون زیر می‌گذره با خودم مرور می‌کردم.

رو یوتیوب کلی از قسمت‌هاشو پیدا کردم. دیدنش خیلی حس جالبی داشت، آخه آخرین بار که دیده‌بودم یه کلمه هم انگلیسی نمی‌فهمیدم، الان وقتی می‌فهمیدم که چی به هم می‌گن حس جالبی داشت!

من لئوناردو بودم، همونی که چشم‌بندش آبیه و شمشیر داره.

0 Comments: